پست انگیزشی نیما شاهرخشاهی+ عکس
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۷۵۸۲۳۹
نیما شاهرخشاهی با انتشار این عکس نوشت: این روزها بشدت انگیزه دارم .. میرم که ساخت یک فیلم کوتاه دیگه، ساخت یک برنامه خفن و ساخت اولین سینمایمو شروع کنم ... زمان نتیجه گرفتن از تمام تلاشهاى این سالهاست .. با ورزش کردن مداوم و رژیم سخت حال خودمو بهتر میکنم و چاره اى جز موفقیت ندارم ممنون ازت مهرداد بخاطر وقتى که برام میذارى داداش View this post on Instagram
اين روزها بشدت انگيزه دارم .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
منبع: پارسینه
کلیدواژه: نیما شاهرخ شاهی بازیگر سینما و تلویزیون پارسی خبر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۷۵۸۲۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امروز با نیما یوشیح: آی آدمها که روی ساحلِ آرام در کار تماشایید! (+فایل صوتی)
“آی آدم ها” آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید! یک نفر در آب دارد میسپارد جان یک نفر دارد که دست و پای دائم میزند روی این دریای تند و تیره و سنگین که میدانید آن زمان که مست هستید، از خیال دست یابیدن به دشمن آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید که گرفتستید دست ناتوانی را تا تواناییِ بهتر را پدید آرید آن زمان که تنگ میبندید بر کمرهاتان کمربند در چه هنگامی بگویم من؟ یک نفر در آب دارد میکند بیهوده جان قربان! آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید! نان به سفره جامهتان بر تن یک نفر در آب میخواند شما را موج سنگین را به دست خسته میکوبد باز میدارد دهان، با چشم از وحشت دریده سایههاتان را ز راه دور دیده آب را بلعیده در گود کبود و هر زمان بیتابیاش افزون میکند زین آبها بیرون گاه سر، گه پا. آی آدمها! او ز راه دور، این کهنه جهان را باز میپاید میزند فریاد و امید کمک دارد آی آدمها که روی ساحلِ آرام در کار تماشایید! موج میکوبد به روی ساحلِ خاموش پخش میگردد چنان مستی به جای افتاده، بس مدهوش میرود نعرهزنان، وین بانگ باز از دور میآید: آی آدمها! و صدای باد هر دم دلگزاتر در صدای باد بانگ او رهاتر از میان آبهای دور و نزدیک باز در گوش این نداها: آی آدمها! آی آدمها! شعر آی آدم ها خوانش احمد شاملوکد صوت دانلود صوت اصلی کانال عصر ایران در تلگرام